سال نو مبارک
سلام سال نو مبارک بعد از یه تاخیر طولانی اومدم همه اتفاقات این چند وقتا اول مینویسم بعد هم عکس میذارم : اول اینکه اولین دندون آوین خانم دوم اسفند بیرون اومد و دومیش دقیقا دو هفته بعد یعنی 16 اسفند ، واینکه همیشه برای عبور کردن سخترین راه را انتخاب میکنه یا از زیر میز رد میشه یا از زیر صندلی ها ، چهار دست و پا میره عاشق تلفنه به سرعت میره سمتش ، دیگه اینکه دست میزنه وقتی ما میخندیم اونم الکی میخنده ، الکی سرفه میکنه برای جلب توجه، واینکه بدون کمک میشینه همه ی اینها توی نه ماهگیو ده ماهگی اتفاق افتاد ، روز 23 اسفند مامان جون آش دندونی پخت واسه آوین ، روز 24 رفتیم خرید عید و آوین جون چقد ذوق میکرد ، دو روز بعدش آوین تب بدی کرد الهی بمیرم سه روز تب داشت آزمایش که داد معلوم شد عفونت داخلی داره الان خدا را شکر بهتره ، موقع سال تحویل اصلا یه جا بند نمیشد هرجا میرفتیم برای میوه ها جیغ میزد و میوه میخواست ،کلی عیدی هم جمع کرده این شیطون خانم مامان جون و بابا جون بهش طلا دادن ، بابایی براش استخر خرید و بقیه هم پول بهش دادن .
اش دندونی
آوین وسط سبزه های عید که مامان جون کاشته
میدان امام اصفهان آوین و زینب خاتون
آوین خودش را توی آینه میبینه
آوین شب چهارشنبه سوری
آوین و بابایی موقع سال تحویل
آوین کنار سفره هفت سین
آوین وقتی دست میزند
آوین روز شنبه گردی
آوین و استخر توپ البته هنوز توپاش کامل نشده
اوین و با روسری و کلیپس قربونش برم
آوین و پرنیان خانم ( دختر عمه اش)
اینهم یه عکس آز آوین موقع شیطنت کردن